گفت و گو با فرهیختگان: آقای هاشم خالقی

گفت و گو با فرهیختکان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی(سال 1381)

زندگینامه :

هاشم خالقی متولد سال 1322 در شهر میانه، و دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان می رساند، سپس خدمت نظام وظیفه ی خود را با عنوان سپاهی دانش انجام داده در اول مهرماه سال 1346 به استخدام آموزش و پرورش درآمده و متعاقب آن در سال 1351 در رشته ی ادبیات فارسی وارد دانشگاه تبریز گردیده، با دریافت ماموریت آموزشی تحصیلات خود را در کارشناسی رشته مذکور به پایان می برد. وی تا سال 1375 به فعالیت خود در زمینه های آموزشی ادامه داده، در سال مذکور به افتخار بازنشستگی نایل می آید. ایشان با وجود بازنشسته بودن با توجه به علاقه ی وافر به امر آموزش و پرورش فعالیت خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه و مدارس غیرانتفاعی این شهر ادامه می دهد.

- استاد چه شد که شغل معلمی را انتخاب کردید؟

 علاقه ی ذاتی و سرشتی بود، نیک می دانید که همه طالب علمند و دوستدار علم، من نیز از همین راه سعادت طلبیدم، خدا را سپاسگزارم که : هنوز هم در گلزار ادب هستم، و به قول سعدی : ((هنوز آواز می آید که سعدی در گلستان است)).
اگر اغراق نباشد، کلاس را خانه ی خود می دانم، و دانش آموزان و دانشجویان را اولاد روحانی خود، این است که دعای زیر لبی و ورد شبانه ام آن است که همیشه پیروز و موفق باشند و به گل آرزوی خود برسند.

و در نهایت ((افتخارم صدر نشینی محصلین)) می باشد. مسلماً معلمان و دبیران دوران تحصیل، الگوها و نمادهایی بودند که مرا شیفته ی این شغل شریف ساخت و آنان پاک زیستند و هنوز هم بر سر زبان ها هستند ...

- استاد از دانش آموزان خود که به مدارجی دست یافته اند اطلاعاتی دارید؟ آنها با شما ارتباط دارند؟

 دانش آموزان موفق و پیروز بسیارند، بعضی ها پزشک، قاضی، دبیر، استاد دانشگاه هستند، و صاحب مقام و پستهای سازمانی هستند. از بین آنها یکی را به نام معرفی می کنم.
استاد، دکتر علی ایمانی، اولین نفری است که در ایران دکتری زراعت گرفته است، در دانشگاه میانه و کرج تدریس دارند، و ایشان یکی از محصلین دبیرستان بوعلی سینا است که همه به وجود ایشان و همانندهای ایشان افتخار می کنند.

- استاد چگونه می توان کلاسهای درس زبان و ادب فارسی را پربار کرد؟

 بنده در تدریس ادبیات فارسی دوره ی دبیرستان شیوه ای در پیش دارم که از سالهای قبل بر آن استوار بوده است، به گونه ای که دانش آموزان در عین آشنایی و وقوف به مسائل مربوط به دروس همان سال تحصیلی، بتوانند در سالهای بعدی نیز از آن کتابها برای ((موفقیت در کنکور استفاده کنند)). خلاصه این که نکات ادبی را بطور کامل باید تدریس کرد تا نیازی به دوباره خوانی وسیله ی دبیران دیگر نباشد. ((البته در حد و توان خود)).

- استاد چند بار بطور کتبی از فعالیت های شما تقدیر شده است؟

حدود سه تشویق سه امتیازی از اداره کل جمعاً 9 امتیاز حدود 20 تشویق از اداره آموزش و پرورش میانه که همگی موجود است. و امید است که آن برگهای ساده و به ظاهر کم بها، ذخیره ی مادی و معنوی قرار گیرد.

- استاد اوقات فراغت را چه می کنید؟

به مطالعه کتابهای ادبی، عرفانی، روزنامه و غیره می پردازم.

- استاد چه روشی برای شناسایی و تشویق کودکان و دانش آموزان خلاق بکار می برید؟

 دانش آموزان تیزهوش و آماده را در کلاس به وسیله ی سؤال و جواب و یا امتحان کتبی شناسایی کرده، نوید و امید می دهیم که نظیر شماها بودند فعلاً در فلان پستها و رتبه ها هستند، بدون آوردن اسم آنان و در صورت نیاز جهت تشویق آنان گاهی نامی از آنها نیز ذکر می شود.

- برای برقراری ارتباط با دانش آموزان (براساس اصل سازگاری اجتماعی، محبت و مدارا) چه روشهایی را پیشنهاد می کنید؟

اول باید خود سازگار باشیم، حوصله از خود نشان دهیم، عیبها را بپوشانیم، محبت را به اندازه نگهداریم.

- لطفاً خاطره ای از دوران معلمی بفرمائید.

خاطراتم چون گلهای طبیعت رنگارنگ است بعضی تلخ است و بعضی شیرین. اگر فرصتی باشد و یارای قلم، کتابی است ماندگار، حداقل برای خود و خانواده ام اما، برای نمونه با آخرین خاطره ای که قابل ذکر است، پس از پایان خدمت سی ساله، از طرف دبیرستان : ((بوعلی سینا)) که مدت 20 سال در آن دبیرستان پایین شهر میانه مشغول تدریس بودم - دعوتی همراه با سایر همکاران محترم بازنشسته به عمل آمده بود، شرکت کردم :
پس از سخنرانی جناب آقای مجیدی رئیس وقت اداره آموزش و پرورش میانه و سایر مراسم، تقاضای مجلسیان بر آن شد، حقیر نیز چند جمله ای از طرف همکاران به عنوان خداحافظی بیان کنم. بهتر از آن نیافتم که بیان کنم : در و دیوار این دبیرستان با من سخن می گوید، زیرا که 20 سال از بهار عمر خود را در این مرکز سپری کرده ام و به یاد آن بزرگ مردی افتادم که وصیت کرده بود، به هنگام مرگ، جنازه ام را در ورودی این دبیرستان ((در شهر تبریز)) دفن کنند. و به یاد دبیری افتادم از تبار پاک تبریزیها که می گفت : ای دانش آموزان! مدرسه مانند مسجد است، همیشه پاک بیایید و پاک بروید و خلاصه کسانی که دبیرستان بوعلی میانه را می شناسند، می دانند که چقدر شخصیتهای بزرگ و شهدا و جانباز و رزمنده و آزاده در آن مرکز پرورده شده است، و این است که خاطراتم ارتباط منطقی ندارد و خود کتابی است که در دفتر نگنجد ...

- لطفا مختصری از محل تولد و دوران تحصیل و خانواده بفرمائید.

 بنده متولد 1322 در شهر میانه می باشم در سال 1347 ازدواج نموده و ثمره ازدواج 2 دختر و 2 پسر می باشد دختر بزرگم متاهل است و در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستند دختر کوچکم محصل کلاس سوم راهنمایی می باشد. پسر بزرگم دانشجوی رشته ی کارشناسی ارشد در رشته دامپروری هستند پسر کوچکم فوق دیپلم برق الکتروتکنیک می باشد فعلاً گذران زندگی با حقوق بازنشستگی و بعضاً تدریس در دبیرستان و در (کلاسهای کنکور و غیره) می باشد و جای هزاران شکر که هنوز هم ((معلم)) هستم.

منبع :

مهر معلم 2
تاریخ چاپ : 1381
 عکس : محمد علی جدید الاسلام
ناشر : سازمان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی - ستاد بزرگداشت مقام معلم

مطلب مرتبط : معلمان پیشکسوت و نمونه میانه