باغبان گلهای میانه به آسمان پر کشید
مهندس صادق مولایی جوان شایسته ای که شهر میانه زیباییهایش را مدیون اوست به دیار باقی شتافت.
سر و کارش با گل بود و درخت، عشقش سبزه بود و آب و فواره، و چراغ های رنگی که روح زندگی را در دل تاریک شب به کالبد شهر هدیه می کرد. در حالیکه هنوز قله های رفیع موفقیت در انتطار قدم های استوار و اراده آهنین صادق بود اما مسئول جوان و مدیر توانای واحد فضای سبز و زیباسازی شهرداری میانه در اوج جوانی و برنایی راه ابدیت را در پیش گرفت. همه بوته های سبز شهر او را می شناختند و در این سه چهار ماه گذشته بیشتر از هر زمانی نگرانش بودند. نگران از درد جانکاهی که در وجودش ریشه دوانده بود و جسم پولادین او را به مبارزه می طلبید و چه اندوهناک! که صادق به روی فرشتگانی که به دعوتش آمده بودند لبخند زد و همسفر بال فرشتگان، راه جهان بالا را برگزید. صادق! زمانی که فضای سبز میانه را تحویل گرفت تنها سه پارک سبز در میانه وجود داشت و حتی یک متر مربع از رفوژهای شهر میانه چمن سبز نداشتند و حالا که می رود بیش از 10 پارک زنده و سرسبز در این شهر نفس می کشند و تمام رفوژهای سطح شهر آکنده از گل و سبزه چمن است. زمانی که صادق شهر را تحویل گرفت دریغ از یک لامپ و یک حباب رنگی که به شهر زیبایی ببخشد و اکنون که می رود هر نقطه از شهر که پا گذاری نور است و روشنایی و حباب های رنگی درخشانی که به کودکان این شادی و نشاط را هدیه می کنند. بی شک نام صادق به عنوان لایق ترین مدیر فضای سبز شهر میانه در اذهان عموم مردم ماندگار خواهد شد. |
|
