- ارسال کننده: یوردوم تاریخ: ۹۲/۰۵/۲۹

نامه تکاندهنده یک دختر روستایی به مسئولان (قابل توجه نمایندگان محترم)

معلم ما میگفت: امام خمینی فرموده تار موی ما را با کاخ نشینان عوض نمیکند! به نام خدا  ما روستای خود را دوست داریم، ما در روستای محروم زندگی میکنیم، یعنی چیزهایی که همه جا دارند، ما نداریم. خانههای ما از سنگ و گل ساخته شده که در آنها به سختی زندگی میکنیم. اگر زلزله بیاید خانههای ما محکم نیست. در این جا اگر کسی مریض شود نمیدانیم چه کار کنیم، چون راه روستایمان خیلی خراب است و نمیتوانیم او را به شهر برسانیم تا دکتر او را مداوا کند. روستای ما روحانی ندارد و مسجد روستا هم خیلی خراب است. ما در اینجا با بچهها به سختی درس میخوانیم چون کلاسهای ما خراب است و ما بچهها فکر میکنیم کسی به فکر ما نیست یا ما را دوست ندارد. بعضی از پدر و مادرهای ما مریض هستند و پول ندارند که به شهر بروند تا خوب شوند. ما بچه ها دوست داریم جایی برای ورزش داشته باشیم. ما بچهها دوست داریم که روستای ما جاده داشته باشد. پدرم میگوید از سال 42 میخواهند جاده درست کنند نمیدانم چرا درست نمیشود! چند سال قبل صادق علینژاد که جوان بود توی همین جادهی خراب از بین رفت و همه روستا خیلی ناراحت هستند.  معلم ما میگفت: امام خمینی فرموده تار موی ما را به کاخ نشینان عوض نمیکند؛ مادرم میگفت:  خدا کند این مهمانان که آمدهاند بتوانند برای ما کاری کنند! http://khabarfarsi.com/ext/6264356 قابل توجه آن عزیزانی که راضی به فرمانداری شدن بخش ترکمانچای و پیشرفت حومه نیستند چرا که بیشترین آراء انتخابی شان در شهر میانه متمرکز شده است نه در حومه. با این تفکر حومه شهرستان میانه خالی از جمعیت و تنها برکه شهر میانه می ماند آن هم خود به خود خشک می شود.

1
2
1 2