- ارسال کننده: حامد پاکدل تاریخ: ۹۲/۰۱/۲۷

دردو دلی با همشهریان( چرا ؟ ؟ ؟)

                                                   به نام خالق دوستی

نمیدونم از کجا شروع کنم     از چی بگم   ، اصلا چرا همه چی این همه به هم خورده و هیچ چیزی سر جاش نیست{#}

 چرا به اینجایی که نباید میرسیدیم رسیدیم

مقصر کیه  !  این سئوالاتیه که بیشتر مواقع ذهن کوچیک و کم توان من رو به خود مشغول کرده .

بیشتر  مواقع فکر میکنم جوابی براش دارم ولی  وقتی دقیقتر که میشم میبینم   خیلی ها  میان و از این ایده ها میدن

ولی وقتی وقت عمل میشه  اونجاست که معلوم میشه  چقدر توانایی اجرا یی

دارند ،یه کلام  و اون این که حرف زدن و از دور نگاه کردن خیلی راحته   و این عمل کردنه که سخته.

همیشه ایده های جالبی تو ذهنم داشتم و گاهی   وقتی  به رخت خواب میرفتم که

بخوابم ، بقدری ذهنم مشغول ایده هام بود که   یک دفه متوجه میشدم صبح شده  !

   ولی این رو  مطمئن هستم خیلی از جوان ها مثل من هستند که مغزهاشون پر از

ایدست و در  کنج  ذهنشون همیشه ایده هایی برای چالشهای پیش رو دارند  ولی از بخت بد زمانه این ایده ها هیچ وقت راه به جایی نمیبره.

 چرا که  کسی اصلا حسابشون نمیکنه  ویا بهتره بگم دوست نداره حساابشون کنه!

 دوم اگی کسی هم بخواد  بهشون توجه کنه در واقع متوجه نمیشه اون بد بخت چی میگه!

 البته  روی حسابم با مسئولین محترم شهره

 و فکر کنم تا اینجا متوجه شده باشید  که لوپ کلام، مشکلات همیشگی شهر همیشه در مشکل و هزار گره میانه است{#}

شهری که فکر نمیکنم تا به حال روی پیشرفت رو به خود دیده باشه

 شهری که همه توش صاحب نظر هستند و  کننده کار ولی بر آیند این افکار قوی و افراد قوی همیشه خروجی جزء صفر نداشته!!!!!!

بیایید  ببینیم کجای کارمون میلنگه که با اینهمه پتانسیل و استعداد و توانایی  همیشه درجا زدیم و میانه هنوز به میانه راه پیشرفت هم نرسیده!!!!!!{#}

 در پست بعدی بیشتر در باره این مطلب با هم تبادل نظر میکنیم  به امید خدا و در پناه حق{#}

 

1
2
3
4
5
1 2 3 4 5